زن گمشده در غذا و وسواس

زن گمشده در غذا و وسواس

“ما به خاطر وسواسی که داشتیم همیشه سرمان را شلوغ می‌کردیم. عده زیادی از ما آن قدر می‌شستند و می‌سابیدند که از نفس می‌افتادند” (دوازده…

ترس از دست دادن

ترس از دست دادن

درست در روز سوم‌ قطع آرد بودم احساس دلتنگی خیلی زیادی داشتم. انگار چیزی گم کرده بودم اصلا فکر نمی‌کردم قطع یک ماده غذایی اینقدر…

پرخوری و خودخوری

پرخوری و خودخوری

در قدم چهارم وقتی از ترس‌هایم می‌نوشتم یاد خاطره‌ای از دوران کودکی‌ام افتادم. وقتی برق قطع می‌شد با خواهر و برادرهایم دور چراغ توری می‌نشستیم…

مثلث پرهیز

مثلث پرهیز، مثلث زندگی بخش

چهار سال پس از مهاجرتم به اروپا با OA آشنا شدم. روزهای سختی‌ را در آغاز مهاجرتم داشتم. هر چیز که به ذهن شما از…

رهایی از زندان تعصب

رهایی از زندان تعصب

امروز بعد از شش سال حضور در OA به وزن ایده‌آلم رسیدم و دیروز تمام آزمایش‌های پزشکی وضعیت نرمالی را نشان می‌داد. شش سال پیش بعد…

راهنما یا حامی

راهنما یا حامی

در طول ده سالی‌ که در OA هستم در جلسات شنیدم که اعضایی به جای راهنما از کلمه حامی‌ استفاده می‌کردند. همیشه این سوال برایم…

آزادی‌های به‌دست آمده در OA

آزادی‌های به‌دست آمده در OA

“امروز” در شکرگزاری با خودم فکر می‌کنم، اولین چیزی که می‌توانم بگویم این است که می‌توانم به سوپر مارکت بروم و مجبور نباشم قندها و…