اختلال های خوردن

۴. اختلال های خوردن

ابزار چهارم‌: نوع شکل و‌ فرم‌ آشکار شدن بی اختیار خوری  را بشناسید

مقدمه

در برنامه‌ی ما، پرخوری و اختلال‌های خوردن تنها یک مشکل جسمی نیستند؛ بلکه بیماری‌ای سه‌وجهی‌اند: جسمی، روحی و عاطفی. بسیاری از ما سال‌ها کوشیدیم با رژیم‌های مختلف، داروها، یا کنترل اراده با این بیماری بجنگیم، بی‌آنکه بدانیم ریشه‌ی آن در اعماق احساسات، افکار و رابطه‌ی ما با خودمان نهفته است.

شکل بروز این بیماری در هر یک از ما متفاوت بوده است:

یکی در سکوت، وعده‌هایش را حذف کرده و در بی‌اشتهایی خود احساس کنترل می‌کرد؛

دیگری در تنهایی، تا مرز درد و انزجار، غذا می‌خورد تا اضطرابش آرام بگیرد؛

و فردی دیگر، در وسواس سالم‌خوری یا سوزاندن کالری‌ها به دام اضطراب و اجبار افتاد.

اما درد درونی همه‌ی ما یکسان بود: احساس شرم، ناتوانی، گناه و جدایی از خود و دیگران.

در OA آموختیم که رنج مشترک ما نه از نوع غذا، بلکه از رابطه‌ی ناسالم با غذا و احساساتمان سرچشمه می‌گیرد.

هدف این مقاله آن است که نشان دهد:

هرچند شکل و فرم بروز بیماری خوردن در ما متفاوت است، اما مسیر بهبودی‌مان در OA  با استفاده از برنامه غذایی، کارکرد قدم‌ها، جلسات و راهنمایی روحانی می‌تواند برای هر نوع از این تجربه‌ها کارساز باشد؛ اگر ما یاد بگیریم روش خود را با واقعیت بیماری‌مان تطبیق دهیم.

در بخش‌های بعد، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به این پرسش‌ها خواهیم پرداخت:

-چرا شکل بروز بیماری خوردن در هر فرد متفاوت است؟

-چگونه برنامه OA با احترام به این تفاوت‌ها شکل گرفت؟

– چرا شناخت نوع بیماری‌مان، کلید انتخاب مسیر درست بهبودی است؟

بخش دوم: نگاهی تاریخی به درک اختلال‌های خوردن و پیدایش دیدگاه OA

در سال ۱۹۶۱، زمانی که «رزَن اس.» و «جو» انجمن پرخوران گمنام (OA) را بنیان نهادند، واژه‌ی «اختلال خوردن» هنوز در هیچ فرهنگ لغت روان‌شناسی یا پزشکی وجود نداشت. آن‌ها تنها دو انسان بودند با درد مشترک پرخوری بی‌اختیار، شرم از بدن و احساس تنهایی.

رزن بعدها نوشت: من و جو، دو عضو اولیه، دارای اضافه وزن و پرخوری بی‌اختیار بودیم. برای همین انجمنی با شکل و ظهور بیماری خود طراحی کردیم. نامش را پرخوران گمنام گذاشتیم، چون آن زمان، الکلی‌ها، قماربازان و معتادان به مواد، انجمن‌های دوازده‌قدمی خود را داشتند، اما برای ما چیزی وجود نداشت.

با وجود این، بنیان‌گذاران خیلی زود متوجه شدند که بیماری خوردن، فقط پرخوری و اضافه‌ وزن نیست. افراد تازه‌ واردی به جلسات می‌آمدند که وزن‌شان طبیعی یا حتی پایین‌تر از حد سلامت بود، اما دردشان همان بود : وسواس نسبت به غذا، وزن، و تصویر بدن.

به ‌مرور روشن شد که بیماری خوردن می‌تواند در چهره‌های گوناگون ظاهر شود:

  • پرخوری تا سرحد رنج،
  • امتناع از خوردن برای کنترل،
  • پاک‌سازی بدن از طریق اجبار،
  • وسواس در مورد سالم‌خوری،
  • یا حتی خیال‌پردازی مداوم درباره غذا.

همان‌طور که در کتاب فراتر از رؤیاهای دست‌نیافتنی آمده است:

هر انجمنی می‌دانست که نمی‌تواند پاسخ‌گوی همه‌چیز برای همه باشد. کلید بهبودی در شناسایی بیماری مشترک است؛ تمرکز بر رفتار اجباری‌ای که ما را از آزادی محروم کرده است.

بنابراین از همان آغاز،  OA بر این پایه بنا شد که:

🔹 شکل ظاهری بیماری اهمیت کمتری دارد،

🔹 ریشه‌ی آن در ناتوانی از مواجهه با احساسات و وسواس فکری نسبت به غذاست.

این نگاه، انقلابی در آن زمان بود. زیرا برای نخستین‌بار، احساسات، عادت‌های فکری، و جنبه‌ی روحانی رابطه با غذا به رسمیت شناخته شد.

بخش سوم: شکل‌ها و فرم‌های گوناگون بیماری خوردن

در برنامهٔ پرخوران گمنام (OA) آموخته‌ایم که بیماری خوردن تنها به پرخوری یا اضافه‌وزن محدود نمی‌شود. این بیماری، که در اصل نوعی ارتباط ناسالم  با غذا وتصویر ذهنی ‌وسواس گونه نسبت جسم است، در هشت شکل اصلی آشکار می‌شود.

آنچه ما را به هم پیوند می‌دهد، نه شکل بدن و نه مقدار غذایی است که می‌خوریم، بلکه درون آشفته، احساس شرم و ناتوانی در حفظ تعادل با غذاست.

بیماران اختلال خوردن به‌طور کلی به هشت دسته تقسیم می‌شوند

۱. حجیم‌خوران

این افراد معمولاً غذا می‌خورند تا زمانی که از درد جسمی یا ناراحتی سیر شوند.

غذا خوردن برایشان یک «عمل عاطفی» است، نه پاسخ به گرسنگی واقعی.

اغلب تند می‌خورند، پنهانی غذا می‌خورند یا از غذا خوردن در جمع می‌ترسند.

پس از پرخوری، موجی از گناه، انزجار از خود و افسردگی را تجربه می‌کنند.

ریشهٔ این رفتار معمولاً در نیاز به آرامش، ترس از تنهایی و پر کردن خلأ درونی است.

۲. کم‌خوران بی‌اشتها

این گروه با حذف وعده‌های غذایی و ترس از افزایش وزن، احساس کنترل و ارزشمندی می‌کنند.

با وجود لاغری ظاهری، خود را در آینه چاق می‌بینند.

از خوردن در جمع می‌ترسند و درونشان صدایی از ترس و وسواس فریاد می‌زند:

اگر بخورم، از کنترل خارج می‌شوم.

بدنشان را دشمن می‌بینند، در حالی که در اصل، احساس ناامنی و ناتوانی در پذیرش خودT ریشه‌ی بیماری‌شان است.

۳. عصبی‌خوران

بولیمیک‌ها بین پرخوری و پاک‌سازی در نوسان‌اند.

ممکن است در یک وعده حجم زیادی غذا بخورند و سپس با استفراغ، مصرف ملین یا ورزش افراطی خود را «تنبیه» کنند.

احساس شرم، اضطراب و نفرت از بدن، آنان را در چرخه‌ای بی‌پایان از پرخوری، پنهان‌کاری و جبران نگه می‌دارد.

این افراد اغلب ظاهری نرمال دارند، اما درونشان پر از آشوب و اضطراب است.

۴. معتادان به غذا

برای این گروه، غذا نقشی مشابه مواد مخدر دارد.

آن‌ها در برابر غذاهای خاصی مانند شکر، آرد، غذاهای چرب یا ترکیبی از آن‌ها قدرت توقف ندارند.

غذا وسیله‌ای برای تسکین است و نبودش می‌تواند اضطراب، عصبانیت یا ترس ایجاد کند.

گاهی غذا محور تصمیم‌گیری‌های روزمره می‌شود، حتی در انتخاب دوستان یا موقعیت‌های اجتماعی.

آنان گرفتار چرخه‌ای از وابستگی جسمی و روحی‌اند.

۵. وسواسی‌های وزنی

عدد ترازو برای این گروه معنایی فراتر از وزن دارد، تبدیل به معیار ارزش و کنترل شده است.

روزشان را با وزن‌کردن آغاز می‌کنند و احساسشان وابسته به تغییرات کوچک عددی است.

نگران کالری هر لقمه‌اند، از غذاهای «نا‌سالم» دوری می‌کنند و از ترس اضافه وزن از مهمانی‌ها اجتناب می‌ورزند.

وسواس فکری در مورد وزن، آرامش روحی‌شان را می‌بلعد و آنان را از زندگی طبیعی جدا می‌کند.

۶. کالری‌سوزان افراطی

ورزش برای این افراد راهی برای سلامتی نیست، بلکه وسیله‌ای برای کنترل، جبران و تنبیه است.

با وجود درد، خستگی یا بیماری، تمرین را ترک نمی‌کنند.

حتی پس از ورزش، به‌جای احساس انرژی، خستگی، بی‌خوابی و تحریک‌پذیری دارند.

بدنشان هیچ‌گاه «کافی» نیست و ذهنشان از ترس چاقی یا از دست دادن کنترل خالی نمی‌شود.

۷. محدودکنندگان کالری

آن‌ها مدام در حال برنامه‌ریزی و محاسبهٔ رژیم‌های غذایی‌اند.

غذا برایشان به دو دستهٔ مجاز و ممنوع تقسیم شده است.

در حالی که ممکن است ظاهراً سالم‌تر غذا بخورند، درونشان دچار اضطراب، قضاوت و ترس از لغزش هستند.

آن‌ها غالباً از روابط اجتماعی فاصله می‌گیرند چون حضور در جمع، خطر خارج شدن از رژیم را دارد.

۸. فانتزی‌خوران

این دسته بیشتر در «ذهن» خود غذا می‌خورند تا در واقعیت.

به محض شنیدن نام غذا یا دیدن تصویر آن، شروع به خیال‌پردازی می‌کنند، دربارهٔ رنگ، طعم یا حتی حس خوردن.

گاهی خیال‌پردازی دربارهٔ غذا همان‌قدر لذت‌بخش است که خود خوردن.

رستوران‌ها، تبلیغات یا حتی بسته‌بندی‌ها محرک وسوسه‌اند.

در واقع ذهنشان با غذا پر است، حتی زمانی که معده‌شان خالی است.

🌿 جمع‌بندی

این هشت شکل ظاهری از یک بیماری درونی‌اند: وسواس، ترس و ناتوانی در تسلیم شدن به نیرویی برتر. ما در OA یاد می‌گیریم که با شناسایی شکل بیماری خود، بتوانیم راه بهبودی متناسبی انتخاب کنیم:برنامهٔ غذایی هماهنگ با بدن، جلسات متمرکز بر نوع رفتارمان، در قدم‌ها متمرکز بر قسمت‌های خاصی خواهیم شد.

بخش چهارم: اهمیت شناخت فرم‌های مختلف بیماری در مسیر بهبودی

همان‌طور که در بخش قبل دیدیم، بیماری خوردن در هشت فرم اصلی خود را نشان می‌دهد و هر فرد تجربه‌ای منحصر به فرد از آن دارد.این تفاوت‌ها صرفاً ظاهری نیستند؛ بلکه نیازهای درمانی و روحی هر فرد را نیز تعیین می‌کنند.

چرا شناخت فرم بیماری اهمیت دارد؟

۱. انتخاب برنامه غذایی متناسب با نوع بیماری خوردن

یکی از اصول بنیادین در پرخوران گمنام این است که «یک برنامه غذایی برای همه جواب نمی‌دهد.هر فرد باید با آگاهی از نوع بیماری خود، برنامه‌ای طراحی کند که نه فقط از نظر کالری و مواد مغذی، بلکه از نظر روان، احساسات و رفتارهای شرطی‌شده پاسخگوی نیازش باشد.

در ادامه، ویژگی و نیاز هر گروه را مرور می‌کنیم:

۱. حجیم‌خوران

این افراد معمولاً در یک وعده، حجم زیادی از غذا را به‌سرعت و بدون کنترل می‌خورند و پس از آن دچار احساس گناه، شرم یا افسردگی می‌شوند.

نیاز برنامه غذایی:

ایجاد نظم مشخص در وعده‌ها (سه وعده اصلی و میان‌وعده‌های برنامه‌ریزی‌شده).

تمرکز بر آگاهی از گرسنگی و سیری واقعی بدن.

حذف غذاهای محرک که باعث از‌دست‌رفتن کنترل می‌شوند.

استفاده از دفترچه ثبت غذا برای شناسایی موقعیت‌های احساسی قبل از پرخوری.

۲. کم‌خوران بی‌اشتها

این افراد معمولاً از افزایش وزن یا از‌دست‌دادن کنترل بر غذا می‌ترسند و با حذف وعده‌ها یا محدود کردن کالری، بدن خود را از تغذیه محروم می‌کنند.

نیاز برنامه غذایی:

بازسازی تدریجی رابطه‌ای سالم با غذا از طریق وعده‌های کوچک اما منظم.

پذیرش نیاز طبیعی بدن به انرژی و مراقبت.

تمرکز بر کیفیت غذا، نه بر عدد وزن یا میزان کالری.

همراهی با اسپانسر برای نظارت بر بازگشت تدریجی به الگوی طبیعی غذا خوردن.

۳. عصبی‌خوران

در این الگو، فرد بین پرخوری و پاک‌سازی (مانند استفراغ، مصرف ملین یا روزه افراطی) در نوسان است.

نیاز برنامه غذایی:

قطع چرخه‌ی پرخوری و پاک‌سازی با پرهیز از گرسنگی طولانی‌مدت.

تمرکز بر تعادل و نظم در خوردن، بدون احساس گناه یا تنبیه.

اجتناب از غذاهایی که وسوسه‌ی پاک‌سازی را فعال می‌کنند.

تمرین پذیرش بدن در هر مرحله از بهبودی.

۴. معتادان به غذا

این گروه به برخی مواد غذایی (به‌ویژه قند، چربی و آرد تصفیه‌شده) واکنش مشابه یک ماده‌ی اعتیادآور نشان می‌دهند.

نیاز برنامه غذایی:

حذف کامل مواد محرک مانند شکر و آرد از برنامه غذایی.

پایبندی به الگوی پرهیز روزانه به‌صورت دقیق.

جایگزینی پاداش‌های روحی و احساسی سالم به‌جای پاداش از طریق غذا.

مشارکت مداوم در جلسات و استفاده از حمایت گروهی برای حفظ پرهیز.

۵. وسواسی‌های وزنی

تمرکز این افراد بر وزن، عدد ترازو و ظاهر جسم است، نه بر کیفیت رابطه با غذا.

نیاز برنامه غذایی:

کنار گذاشتن ترازو و تمرکز بر سلامت کلی بدن و ذهن.

خوردن بر اساس احساس گرسنگی و سیری، نه ترس از چاقی.

تمرین پذیرش تدریجی تصویر بدن در مسیر بهبودی.

استفاده از قدم چهارم برای بررسی ریشه‌های ترس از قضاوت دیگران.

۶. کالری‌سوزان افراطی

این گروه برای سوزاندن کالری به‌صورت افراطی ورزش می‌کنند، حتی زمانی که بدنشان نیاز به استراحت دارد.

نیاز برنامه غذایی:

تنظیم دوباره‌ی رابطه با بدن بر پایه‌ی احترام و مراقبت، نه مجازات.

استفاده از غذا برای تغذیه و بازسازی بدن، نه به‌عنوان دشمن کالری.

کاهش تدریجی فعالیت‌های افراطی و جایگزینی آن با فعالیت‌های متعادل مانند پیاده‌روی آرام یا یوگا.

تمرکز بر احساس درونی آرامش به‌جای ظاهر بیرونی بدن.

۷. محدودکنندگان کالری

این افراد خود را به رژیم‌های سالم و دقیق محدود می‌کنند، اما در واقع از لذت، ارتباط اجتماعی و انعطاف ذهنی محروم می‌شوند.

نیاز برنامه غذایی:

بازتعریف مفهوم «غذای سالم» بر اساس نیاز واقعی بدن، نه قوانین ذهنی.

گنجاندن غذاهای لذت‌بخش و متنوع در رژیم غذایی.

تمرین رهایی از کنترل کامل و پذیرش اشتباهات طبیعی در غذا خوردن.

کارکرد قدم سوم برای واگذاری کنترل وسواسی به نیروی برتر.

۸. خیال‌پردازان غذایی

این افراد در ذهنشان مدام درباره‌ی غذا خیال‌پردازی می‌کنند، حتی زمانی که گرسنه نیستند.

نیاز برنامه غذایی:

تمرکز بر حضور در لحظه‌ی حال هنگام غذا خوردن (تغذیه آگاهانه).

آگاهی از محرک‌های ذهنی مانند بو، تصویر یا تبلیغات و پرهیز از تحریک‌های غیرضروری.

جایگزینی خیال‌پردازی درباره‌ی غذا با فعالیت‌های خلاقانه و آرام‌بخش.

تمرین شکرگزاری و واقع‌بینی در تجربه‌ی واقعی غذا.

شناخت دقیق نوع بیماری خوردن به ما کمک می‌کند تا برنامه غذایی، ابزار روحانی و مسیر دوازده قدم را برای خود شخصی‌سازی کنیم.

در پرخوران گمنام، هدف یکسان‌سازی تجربه نیست، بلکه یادگیری پذیرش تفاوت‌ها و یافتن راهی منحصربه‌فرد برای بازیابی سلامت و آزادی از اجبار است.

۲. تمرکز جلسات بر نیاز واقعی اعضا:

شناخت فرم بیماری کمک می‌کند محتوای جلسات و تمرینات به جای تمرکز صرف بر وزن یا کالری، بر احساسات، افکار و رفتارهای مرتبط با غذا متمرکز شود. در جلسات OA، اعضا می‌توانند با همدلی و شنیدن تجربه‌های مشابه، راهکارهای کاربردی برای کنترل رفتارها و مقابله با وسوسه‌ها پیدا کنند.

۳. کارکرد قدم‌ها با توجه به نوع بیماری

در برنامه‌ی پرخوران گمنام، دوازده قدم ابزاری برای پذیرش، خودشناسی، مسئولیت‌پذیری و تسلیم به نیروی برتر هستند.اما تجربه‌ی اعضا نشان داده است که نحوه‌ی استفاده از این قدم‌ها در هر فرم از بیماری خوردن، مسیر و تمرکز خاص خود را دارد.

۱. حجیم‌خوران

در این الگو، تمرکز اصلی بر قدم‌های اول تا سوم است:

در قدم اول، فرد می‌پذیرد که در برابر حجم خوردن بی‌اختیار است و زندگی‌اش از کنترل خارج شده.

در قدم دوم و سوم، یاد می‌گیرد که رهایی از شرم و شکست تنها از طریق اتکا به نیرویی برتر ممکن است.

دعا و مراقبه در این مسیر به فرد کمک می‌کند بین «گرسنگی جسمی» و «گرسنگی روحی» تفاوت قائل شود

۲. کم‌خوران بی‌اشتها

برای این گروه، تمرین قدم‌های سوم، یازدهم و دوازدهم اهمیت ویژه دارد:

در قدم سوم، تسلیم به نیروی برتر به معنای اعتماد به بدن و نیازهای طبیعی آن است.

در قدم یازدهم، با دعا و مراقبه ارتباطی تازه با خالق و با بدن خود برقرار می‌کنند.

در قدم دوازدهم، تجربه‌ی بهبودی خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند تا از انزوا خارج شوند.

۳. عصبی‌خوران (بولیمی)

در این گروه، چرخه‌ی پرخوری و پاک‌سازی، احساس گناه و شرم شدیدی ایجاد می‌کند.

قدم‌های چهارم و پنجم ابزار قدرتمندی برای روبه‌رو شدن با این شرم و بیان حقیقت در حضور نیروی برتر و انسان دیگر هستند.

قدم‌های هشتم و نهم فرصتی برای آشتی با خود و بدن فراهم می‌کنند.

پذیرش بی‌قیدوشرط خود، بخش مهمی از رهایی از چرخه‌ی تخریب‌گر است.

۴. معتادان به غذا

این اعضا اغلب درگیر ولع شدید و ناتوانی در کنترل مصرف غذاهای خاص هستند.

تمرکز بر قدم اول حیاتی است: اعتراف به بی‌اختیاری و پذیرش اینکه پرهیز روزانه تنها راه رهایی است.

در قدم دوم و سوم، ایمان به نیروی برتر به عنوان تنها منبع قدرت واقعی پرورش می‌یابد.

در ادامه، قدم‌های دهم تا دوازدهم برای حفظ پرهیز و پایداری در تعهد روزانه ضروری‌اند.

۵. وسواسی‌های وزنی

در این الگو، تمرکز بر وزن و ظاهر، مانع تجربه‌ی آرامش روحی است.

قدم چهارم فرصتی برای بررسی ترس از قضاوت و کمال‌گرایی فراهم می‌کند.

قدم پنجم کمک می‌کند این وسواس‌ها در حضور فردی دیگر به زبان آورده شود تا از بار پنهان‌کاری کاسته شود.

در قدم یازدهم، مراقبه و تمرکز بر حضور در لحظه، جایگزین وسواس با آینده یا گذشته می‌شود.

۶. کالری‌سوزان افراطی

در این نوع بیماری، کنترل افراطی بر بدن و ورزش، نوعی تلاش برای کسب امنیت درونی است.

قدم‌های ششم و هفتم به فرد کمک می‌کنند اراده‌ی سخت‌گیرانه را رها کند و اجازه دهد نیروی برتر الگوهای رفتاری ناسالم را دگرگون کند.

در قدم نهم، آشتی با بدن و رفتارهای آسیب‌زننده با خود آغاز می‌شود.

قدم یازدهم یادآور این است که استراحت و آرامش نیز بخش ضروری رشد روحانی هستند.

۷. محدودکنندگان کالری

اینان با وسواس در تغذیه‌ی سالم، در واقع از لذت، ارتباط و انعطاف فرار می‌کنند.

قدم سوم تمرینی برای واگذاری کنترل و اعتماد به نیروی برتر است.

در قدم چهارم و پنجم، فرد می‌تواند ترس‌های پنهان از رها کردن کنترل را شناسایی و ابراز کند.

در قدم دهم تا دوازدهم، تمرکز بر عمل به اصول روحانی در زندگی روزمره، تعادل واقعی را جایگزین افراط در کنترل می‌کند.

۸. فانتزی ‌خوران

در این گروه، ذهن مدام درگیر فکر و خیال درباره‌ی غذا است.

قدم اول به فرد کمک می‌کند بپذیرد که این افکار نیز نوعی بی‌اختیاری هستند.

در قدم دوم و سوم، یاد می‌گیرد که آرامش واقعی از درون می‌آید، نه از تصویر ذهنی غذا.

قدم یازدهم (دعا و مراقبه) ابزار اصلی تمرکز و بازگشت به لحظه‌ی حال است.

کارکرد قدم‌ها در OA صرفاً تکرار یک فرمول ثابت نیست، بلکه فرآیندی زنده و شخصی است.

شناخت نوع بیماری خوردن به ما کمک می‌کند تا قدم‌ها را با صداقت، آگاهی و عمق بیشتری تجربه کنیم.

درک این تفاوت‌ها نه برای برچسب‌زدن، بلکه برای حمایت واقعی است. تا هر عضو بتواند در مسیر بهبودی خود:

روش مناسبش را بیابد،

با بدن و روحش آشتی کند،

و در نهایت، صلح درونی را تجربه نماید.

شنیدن فایل صوتی

نود ابزار برای پرهیز

وبسایت پرخوران گمنام – پارسی زبانان آنلاین

وبسایت پرخوران گمنام جهانی

نوشته‌های مشابه

  • ۳. دسته بندی غذا

    به دسته بندی غذا توجه کنید ۱.مقدمه برای بسیاری از ما که به پرخوری بی‌اختیار گرفتار شدیم، غذا فقط یک «خوراک جسمی» نبود. ما غذا…

  • ۲. عادت های بد غذایی

    عادت های بد غذایی قسمت اول :به عادت‌های بد غذایی توجه کنید مقدمه – چرا عادت‌های بد غذایی مهم هستند؟ ما در تجربه‌ی خود آموخته‌ایم…

  • ۱. دوری از اولین لقمه اضافه

    ✦ بخش اول: مقدمه پرخوری بی‌اختیار بیماری ماست؛ بیماری‌ای که جسم، ذهن و روحمان را درگیر کرده است. تجربه‌ی ما نشان داده که ریشه‌ی مشکل…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *