در طوفان ناامنی، تکیه بر نیروی برتر
هر لحظه ترس از انفجار موشکها، لرزش خانه و نابودی هر آنچه ساختهام، مرا میفشارد. صدای آژیرها و خبرهای ناگوار، خواب و آرامش را از چشمانم گرفتهاند.
وضعیت اقتصادی بعد از جنگ مثل دریایی متلاطم و بیکران است. آن ثبات مالی که با رنج و کوشش بسیار و با تکیه بر برنامه OA توانسته بودم به دست بیاورم، اکنون در معرض نابودی است. برنامهریزیهای دقیق و امیدهای تازهام، انگار به باد رفتهاند و من احساس میکنم دوباره به نقطه صفر برگشتهام.
گاهی شبها که صدای انفجار موشکها آسمان را میشکافد، ترس چنان در وجودم میپیچد که گویی نفس کشیدن سخت میشود. این ترس، سایهای است که میخواهد مرا از مسیر بهبودی و پرهیز دور کند، اما من یاد گرفتهام که در این لحظات، دستم را به سوی نیروی برتری که در برنامه OA شناختهام دراز کنم و آرامش بخواهم.
هر بار که تردید و ناامیدی سراغم میآید، به خودم یادآوری میکنم که پرهیز من، همان چراغی است که در تاریکی میدرخشد و مسیر را روشن میکند. من میدانم که حفظ پرهیز، نه تنها به معنای کنترل رفتار غذایی من است، بلکه نشانهای از قدرت درونی، اراده و احترام به زندگیام است، حتی وقتی دنیای اطرافم بیثبات و پر از ناامنی است.
اما من نمیتوانم در برابر این ترس و ناامنی تسلیم شوم.
یاد گرفتهام که حتی با یقین شکننده و قلبی پر از اضطراب، زندگی و پرهیزم را به نیروی برتری که شناختهام بسپارم. من ایمان دارم که هر آنچه رخ میدهد، بخشی از طرحی بزرگتر و مهربانتر است، طرحی که حتی وقتی من در تاریکی به سر میبرم، نور امید را نگه میدارد.
این ایمان به من قدرت میدهد که حتی وقتی دنیا به هم میریزد و همه چیز ناامیدکننده به نظر میرسد، قدمهای کوچک و مستمر در مسیر بهبودی بردارم.
حفظ پرهیز برای من دیگر فقط یک انتخاب شخصی نیست، بلکه سپری است در برابر آشوب بیرونی و نشانگر احترام به خودم و نیروی برتری است.
برنامه OA به من یاد داده است که چگونه حتی در اوج بحرانها، قدمهای کوچک و مستمر بردارم و امید را در دل نگه دارم. من به نیروی برتری که همواره پشتیبانم است اعتماد دارم و این اعتماد، نیرویی فراتر از ترسهایم به من میدهد.
در این مسیر سخت و پرسنگلاخ، من هر روز به خودم یادآوری میکنم که نیروی برتر همیشه کنار من است، هرگز تنها نیستم و این راه را با گامهای استوار ادامه میدهم.
با وجود تمام دشواریها، هر روز صبح که بیدار میشوم، تصمیم میگیرم که به این مسیر ادامه دهم. مسیر بهبودی من ممکن است طولانی و پر از چالش باشد، اما من در این مسیر تنها نیستم.
هر جلسه، هر همصحبتی، و هر لحظه تمرکز بر قدمها، به من یادآوری میکند که آزادی و آرامش واقعی در حفظ پرهیز و اعتماد به نیروی برتر نهفته است.
همچنان که در این طوفان ناامنی ایستادهام، قول میدهم که پا پس نکشم و به مسیرم وفادار بمانم. این مسیر، مسیر زندگی نو و امید است، مسیری که هرچقدر هم سخت باشد، میدانم که با نیروی برترم میتوانم از آن عبور کنم و روزهای روشنتری را تجربه کنم.
ناشناس _همدان