راهنما یا حامی
در طول ده سالی که در OA هستم در جلسات شنیدم که اعضایی به جای راهنما از کلمه حامی استفاده میکردند. همیشه این سوال برایم بود که این دو کلمه چه فرقی برای آنها دارد. عضوی که به زبان انگلیسی آشنا بود میگفت کلمه اسپانسر (Sponsor) به معنی حامی است و بهتر است از کلمه حامی استفاده کنیم.
در طول ده سال گذشته من پنج راهنما عوض کردم و تقریبا انواع تجربههای راهنماها را دارم، از راهنمایی که تمرکز اصلی آن روی برنامه غذایی بود تا راهنمایی که فقط روی روحانیت برنامه متمرکز بود. از راهنمایی که در جزء جزء زندگی من دخالت داشت تا راهنمایی که ارتباطمان فقط محدود به ارسال گزارش غذایی بود. اخیرا من در سال دهم حضورم در برنامه، ششمین راهنمای خود را تجربه میکنم. خانم پنجاه سالهای که شاید کمتر وقت میگذارد اما همیشه از صحبتهایش احساس خوبی دارم و قسمت جالب او این است که در بیان تجربه داستانهای راه زندکی (لایفلاین) را برایم میفرستد من احساس میکردم که تجربیات جالب و تازهای دارد.
آن روز صبح عضوی درجلسه آنلاین مشارکت جالبی می کرد. معمولا من پیامهای خوبی در مشارکت اعضا میگیرم. ابهام برای پرخور سم است. در مورد ابهامات خود با راهنما و دوستان با تجربه صحبت میکنیم. در حالی که هنوز در جلسه آنلاین بودم پیامی برای راهنمای فعلیام فرستادم.
– تفاوت حامی و راهنما چیست؟
:یک ساعت بعد او به من تلفن زد و گفت
– به من اجازه میدهی با مثال تجربهای که چند هفته پیش با هم داشتیم توضیح دهم؟
اگرچه یادم نبود کدام تجربه را میخواهد بگوید، اما جواب دادم بله، او گفت: چند هفته پیش شما به من زنگ زدی و گفتی که برای حل اختلافی باید به جمع خانوادگی بروی و من شما را راهنمایی کردم که نباید در آن جمع حاضر شوی. شما پیشنهاد مرا نادیده گرفتی و رفتی و با شرکت در آنجا در روزهای آینده به هم ریختی. اگر چه تو به راهنمایی من گوش ندادی اما من وظیفه داشتم از تو حمایت کنم، بدون اینکه سرزنش یا قضاوت کنم. حامی یعنی اینکه شهامت فرصت اشتباه کردن و در اشتباه ماندن را به رهجو بدهیم.
این یعنی وقتی رهجو به پیشنهادهای برنامه عمل میکند، راهنما هستیم و وقتی عمل نمیکند این اطمینان را داشته باشد در این حالت هم جایی برای حمایت دارد.
مثل هر آگاهی که در برنامه برایم میرسید هیجان زده شدم. کاملا درست میگفت یکی از مسائلی که در من هیچ وقت نمیتوانستم به مادرم به عنوان حامی تکیه کنم. ترس از جمله سرزنشگرش بود که میگفت: “دیدی بهت گفتم گوش ندادی.” اما راهنما در آن دو هفته هیچ وقت حتی غیر مستقیم هم نگفت تو نباید به آنجا میرفتی و با گریههای من همدردی و همدلی میکرد.
برداشت امروز از حامی یا راهنما این است، حمایت یا راهنمایی، این من هستم که انتخاب میکنم. خدایا به خاطر OA متشکرم.
آزاده از ایران