دستانی به سمت نور ، نمایانگر بهبودی از پرخوری بی اختیار
|

حرکت به‌سوی بهبودی

(:حرکت به سمت بهبودی)وقتی وسوسه سراغم می‌آید، به‌جای غذا خوردن چه کاری می‌توانم انجام دهم؟

اگر کسی در سال ۱۹۹۴ از من این سؤال را می‌پرسید، پاسخ من ساده بود: «غذا نخور». اما نتیجه چنین پاسخی معمولاً خوردن بی‌اختیار و پرخوری بود.

آن زمان هنوز OA را پیدا نکرده بودم و در چرخه‌ای از رژیم گرفتن، گرسنگی، پرخوری بی‌اختیار، محدود کردن، تنفر از خود و غذا خوردن پنهانی گرفتار بودم.

ممکن است با صدای بلند بگویم:

امروز شرایط فرق کرده است. البته، ممکن است پاسخ من همچنان “نخور” باشد، اما حالا – در یک روز خوب – این پاسخ بیشتر به معنای مکث کردن و درخواست کمک از نیروی برتر برای مقاومت در برابر وسوسه است. 

«خدایا، نمی‌خواهم غذا بخورم. فعلاً قصد ندارم این ماده غذایی را بخورم. لطفاً کمکم کن.»

در اینجا چند کار دیگر هست که به من کمک می‌کند تا دچار خوردن بی‌اختیار نشوم:

اگر احساس غم یا دلسوزی به‌حال خود دارم، سعی می‌کنم دست‌کم یک کار خیر انجام دهم – چه برای یکی از اعضای OA و چه برای یک انسان دیگر.

گوشی را برمی‌دارم و با راهنمایم یا یکی از دوستان برنامه تماس می‌گیرم و به آن‌ها خدمت می‌کنم.

کاری عقب‌افتاده را انجام می‌دهم.

در حالت ایده‌آل، این کار مرتبط با بهبودی است:

مثلاً پاراگراف کوتاه درباره قدمی که می‌خوانم می‌نویسم یا ده تا پانزده دقیقه مراقبه می‌کنم.

البته ممکن است کاری غیرمرتبط هم باشد: عوض کردن آب آشامیدنی حیوانات خانگی‌ام یا تمیز کردن پرهای پرنده‌ام.

برای کمک به یک مؤسسه خیریه، بسته‌ای از لباس‌ها را در ماشین می‌گذارم

به یکی از جلسات ضبط‌شده OA گوش می‌دهم.

یک فنجان چای داغ می‌نوشم

اگر ولع غذا خوردن شدید باشد و به‌راحتی متوقف نشود، گاهی صدای راهنمایم در ذهنم می‌آید که می‌پرسد: «چه احساسی پشت این ولع هست؟»

آن‌وقت یا احساس را می‌نویسم یا فقط آن را در بدنم احساس می‌کنم

 همان‌طور که در کتاب بزرگ آمده، مکث می‌کنم، راهنمایی می‌خواهم و می‌بینم چه می‌شود.

گاهی لازم است توجه داشته باشم که میل به غذا خوردن می‌تواند یک نیاز واقعی فیزیکی باشد.

مثلاً اگر قند خونم پایین آمده باشد، فاصله وعده‌هایم زیاد شده یا غذای برنامه‌ریزی‌شده‌ام را نخورده باشم، ممکن است واقعاً گرسنه باشم. در این حالت شاید لازم باشد چیزی مانند یک تکه میوه بخورم.

نکته مهم این است که بین گرسنگی واقعی و ولع غذا تفاوت قائل شویم

برای من، توجه به نوع خوراکی‌ای که به آن تمایل دارم نیز اهمیت دارد. اگر میل من به خوراکی سالمی که در برنامه غذاییم هست نیست و در عوض به خوراکی نمکی، چرب، تُرد یا آرامش‌بخش گرایش دارم، احتمالاً این میل از روی نیاز جسمی نیست، بلکه نشانه‌ای از خوردن بی‌اختیار است.

— ملیسا اچ.

نشویل، تنسی، ایالات متحده

https://t.me/+YXFwUO6jIGg3NDdk

وبسایت oa.org

پرخوران گمنام

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *